پاداش زیادتر از براى انسان پرتلاش

یکى از شاهان عرب به نزدیکانش گفت : ((حقوق ماهانه فلان کس را دو برابر بدهید، زیرا همواره ملازم درگاه و آماده اجراى فرمان است ، ولى سایر خدمتکاران به لهو و سرگرمیهاى باطل اشتغال دارند و در خدمتگذارى سستى مى کنند. ))
یکى از صاحبدلان که اهل دل و باطن بود، وقتى که این دستور شنید، خروش و فریاد از دل آورد.
از او پرسیدند: این خروش براى چه بود؟
در پاسخ گفت :
((درجات مقام بندگان در درگاه خداوند بزرگ نیز همین گونه است . ))
(آن کسى که در اطاعتش سستى و کوتاهى کند، پاداش کمترى دارد ولى آن کى که جدى و پرتلاش باشد، پاداش فراوانى مى برد.)

دو بامداد گر آید کسى به خدمت شاه

 

سیم هر آینه در وى کند بلطف نگاه

 

مهترى (105) در بول فرمان است

 

ترک فرمان دلیل حرمان (106) است

 

هر که سیماى راستان دارد

 

سر خدمت بر آستان دارد

نجات وزیر نیکوکار به خاطر صداقت و پاکى

پادشاه دیار زوزن (حدود نیشابور) وزیرى پاک سرشت ، بزرگوار و نیک محضر داشت که هنگام ملاقات به همگان خدمت مى کرد و در غیاب اشخاص ، از آنها به نیکى یاد مى نمود.

ادامه مطلب ...

پرهیز از ستیز با نااهلان

(عمرو لیث صفارى دومین پادشاه خاندان صفارى (265 - 287 ه ق ) برادر یعقوب لیث ، غلامانى داشت ) یکى از غلامانش فرار کرده بود، چند نفر به دنبال او رفتند و او را گرفته ، نزد شاه آوردند. یکى از وزیران شاه که نسبت به آن غلام سابقه سویى داشت ، به شاه گفت :

ادامه مطلب ...

نتیجه پناهندگى به خدا و پاداش احسان

یکى از پادشاهان به بیمارى هولناکى که نام نبردن آن بیمارى بهتر از نام بردنش است ، گرفتار گردید. گروه حکیمان و پزشکان یونان به اتفاق راءى گفتند: چنین بیمارى ، دوا و درمانى ندارد مگر اینکه زهره (کیسه صفرا) یک انسان داراى چنین و چنان صفتى را بیاورند (و آن پادشاه بخورد تا درمان یابد).

ادامه مطلب ...

قصاص روزگار

فرمانده مردم آزارى ، سنگى بر سر فقیر صالحى زد، در آن روز براى آن فقیر صالح ، توان و فرصت قصاص و انتقام نبود، ولى آن سنگ را نزد خود نگهداشت .

ادامه مطلب ...