کیفر ستمگر مغرور و غافلگیر



یکى از وزیران مغرور و غافل ، خانه یکى از افراد ملتش را ویران کرد، بى خبر از سخن حکیمان فرزانه که گفته اند:

ادامه مطلب ...

بنیاد ظلم از اندک شروع شود

 

روایت کرده اند: براى انوشیروان عادل در شکارگاهى ، گوشت شکارى را کباب کردند، نمک در آنجا نبود، یکى از غلامان به روستایى رفت تا نمک بیاورد.انوشیروان به آن غلام گفت : ((نمک را به قیمت روزانه (نه کمتر )خریدارى کن ، تا آیین نادرستى را بنیانگذارى و در نتیجه روستا خراب نگردد.))

ادامه مطلب ...

تمجید از سخاوت شاهزاده

پادشاهى از دنیا رفت و ملک و گنج فراوانى نصیب فرزندش شد، شاهزاده دست کرم و سخاوت گشود و به سپاهیان و ملت ، نعمت فراوان بخشید:

ادامه مطلب ...

وساطت براى امر خیر و نتیجه گرفتن

 

با چند نفر از سالکان و رهروان راه حق همنشین بودم ، در ظاهر همه آنها با شایستگى آراسته بودند، یکى از بزرگان دولت نسبت به آنها حسن ظن بسیار داشت و حقوق (ماهانه اى ) برایشان تعیین کرده بود به آنها پرداخت مى شد،

ادامه مطلب ...

نتیجه شوم حسادت

یکى از دوستان که از رنج روزگار خاطرى پریشان داشت ، نزدم آمد و از روزگار نامساعد گله کرد و گفت : ((درآمد اندکى دارم ولى عیال بسیار، و نمى توانم بار سنگین نادارى را تحمل کنم ، بارها به خاطرم آمد که به سرزمینى دیگر کوچ کنم چراکه در آنجا زندگیم هرگونه بگذرد، کسى بر نیک و بد من باخبر نمى شود و آبرویم حفظ مى گردد.))

ادامه مطلب ...