یک زندگى مسرت بخش بدون یار و یاور، و بدون دوست و رفیق میسر نیست ، و در حقیقت بنى آدم همه اعضاى یکدیگرند، اگر کسى انزوا طلب شد و حساب خود را از مردم و حساب را از خودش جدا کرد بجنگ فطرت و طبیعت رفته و نشاید که نامش نهند آدمى . على (ع ) مى فرماید:اعجز الناس من عجز عن اکتساب الاخوان و اعجز منه من ضیع من ظفر به منهم (450)
ناتوانتزین مرد کسى است که از بدست آوردن دوست ، ناتوان باشد و از او ناتوان تر آن کسى است که دوست قدیمى خود را از دست بدهد.
ولى زیاده روى در دوست یابى نیز سبب بى نظمى زندگى است ، آنکس که دوستانش به قدرى زیادند که فرصت کار، زندگى ، مطالعه ، استراحت و خواب را از وى سلب کرده اند میزان تعادل را از دست داده و نمى تواند روان آرامى داشته باشد.
در برنامه دوستى متعادل باید بعضى ساعات خود را در اجتماع باشیم ، و در بعضى دیگر منزوى ، زیرا در انزوا و در کنج فراغت است که انسان مى تواند برنامه هاى خود را مرتب کند، و به حساب کارهاى خود برسد، کارهاى خود را بسنجد که کدام خوب و کدام بد بوده است تا فرداى آن روز بر خوبیهایش بیفزاید و از بدیهایش بکاهد.
از آنجا که هر چیز باید در سایه اعتدال باشد هیجانها، دوستیها، محبت ها، عشق ها، همه باید تعادل خود را حفظ کنند.
ازدواج
یکى از احساسات دوران عمر، احساس نیاز به زناشوئى است .
از جهت روانى اگر آدم مستعد و خیلى مقراراتى هستید شخصیت خودتان را معتدل نمائید، و روحیه میانه روى را انتخاب نمایید. روحیه معتدل روحیه اى نرم و ملایم و انعطاف پذیر است . و اگر هم خیلى کم رو و کم حرفید و پذیریاى هر مدام و عقیده اى هستید خود را به طرف اعتدال بیاورید، بیشتر فکر کنید و با برنامه باشید.
فعالیت معتدل و بودجه معتدل
کلید یک زندگى معتدل ، رژیم غذایى معتدل ، احساسات معتدل ، بودجه و در آمد معتدل است تا حدودى در مورد رژیم غذایى اسلام ، از نظر مقدار غذا، و چگونگى خوراکها، بحث شده و اما بودجه معتدل ، فعالیت و کار معتدل مى خواهد، بدون زحمت و کار، در آمد نیست و بدون در آمد هیچ چیز فراهم نمى شود.
حضرت صادق (ع ) میفرماید:((با هشام ان رایت الصفین قد التقیا فلا تدع طلب الرزق فى ذلک الیوم ))(442)
اگر روزى را ببینى که سربازان در میدان کارزار از دو طرف در مقابل یکدیگر صف کشیده اند و با مشتعل شدن آتش جنگ ، نگرانى و وحشت ، همه جرا را فرا گرفته است تو در همان روز از انجام کار و طلب روزى باز نایست ، و در همان شرائط سخت و دشوار براى به دست آوردن معاش کوشش کن .
حفظ آبرو، عزت و مقام در میان دوستان و اقوام و خویشان ، عمر طولانى بدون دغدغه فکر و اضطراب مربوط به کار خوب و در آمد از مسیر صحیح است .
امام هفتم (ع ) مى فرماید:((طوبى لمن اسلم و کان عیشه کفافا))(443)
خوشا به حال کسى که اسلام بیاورد و در آمدش براى معاش او کافى باشد.
بعضى از مردم ، برنامه میانه روى اسلامى را نداشته اند و خیال مى کنند دینى یعنى انزوا، گوشه نشینى ، ترک دنیا، ترک مال و کوبیدن همه امیال نفسانى ، در صورتى که پیشوایان دینى ما این طور نفرموده اند و خود نیز چنین نبوده اند.
امام صادق (ع ) مى فرمود:((لا خیر فیمن لا یحب جمع المال من حلال یکف به وجهه و یقضى به دینه و یصل به رحمه ))(444)
کسیکه علاقه به جمع مال حلال ، به منظور حفظ آبرو، پرداختن بدهى و رسیدگى به خویشان ، ندارد، خیرى در او نیست .
یک قسمت از فسادهاى اجتماعى ، مانند دزدى ، تقلب ، دورغ و خصومتها بواسطه فقر است ، فقر است که مانند موریانه از درون ، دل و اندیشه انسان را مى خورد و عامل بسیارى از اینهمه مفسده ها و بدبختیها است .قال على لولده الحسن (ع ): لا تلم انسانا یطلب قوته فمن عدم قوته کثرت خطایاه ))(445)
على (ع ) به امام حسن (ع ) فرمودند: کسى که به دنبال روزى مى رود نباید مورد ملامت قرار گیرد، زیرا آن کس که بدون قوت و غذا باشد لغزشهایش بسیار است .
البته قبلا تذکر دادیم ، که فعالیتهاى نسنجیده و زیاد، که فرصت و فراغتى براى آسایش و فکر و بدن نگذارند پسندیده نیست و چنین کسى از اعتدال بجانب زیاده روى گراییده است .
هر موجودى براى ادامه نسل و زندگى خود نیاز به قانون ترکیب و ازدواج دارد.
انسان که عالى ترین نمونه خلقت است ، پس از رسیدن به سن بلوغ و شکوفا شدن غرائزش ، نیاز به ازدواج دارد تا بتواند در سایه آن غریزه خود را معتدل ساخته و در کنار تشکیل خانواده و انتخاب همسر از اضطراب درونى خود بکاهد و با آرامش زندگى کند.
در دوران بلوغ که دوران آشفتگى و ناآرامى است ، رها شدن پسران و دختران و زندگى در کنار هم ، بسیار خطرناک است .در این دوران انواع فریبها، و دروغ پردازیها آغاز مى شود و جوان اصولا به آینده پرمخاطره خود نمى اندیشد زیرا طغیان به سرکشى شهوت ، دیده درک و عقل وى را از بین مى برد و تنها به آنچه جوان مى اندیشد تخلیه خود از نیروى غریزه جنسى است .
اینجاست که باید پدران و مادران مراقب این دوره بحران باشند واز فرزندان خود مانند یک باغبان دلسوز از شکوفه هاى خود مراقبت کنند و در عین حالى که زیاد سخت نگیرند آنها را هم بحال خود رها نسازند.
قرآن براى تشکیل خانواده دو تعبیر زیبا دارد:
از یک طرف زن و شوهر را مانند لباس براى هم مى داند و مى فرماید: (زنان براى شما بمنزله لباسند و شماهم براى آنها به منزله لباسید).
مى دانیم که لباس براى انسان جنبه حفاظت ونگهدارى از سرما و گرما و خطرها دارد، علاوه که لباس ، موجب آبرومندى و عزت و احترام انسان است .اکنون زن و مرد نسبت به یکدیگر نقش حفاظت و نگهدارى از حوادث و خطرها و لغزشها را دارند چنانکه تحقیقا موجب حفظ آبروى یکدیگر در انظار و عدم بروز بدنامى خواهند بود.
و از طرف دیگر قرآن درباره فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده مى فرماید: (ازدواج براى آن است که به شما آرامش و راحتى دهد و شما از تشکیل خانواده و انتخاب همسر لذت برید).
حال جوانان براى روح ناآرام خود بیندیشند و با کنار گذاشتن توقعات و شرائط طاقت فرسا با توجه به سادگى و واقع نگرى به این پیوند مقدس روى آورند و زندگى سالمى را آغاز نمایند تا از گسترش فساد و انحراف و اعتیاد خانمانسوز جلوگیرى کنند.
اگر کسى امانت دیگرى را به او بسپرد و او بپذیرد و قبول کند باید در حفظ آن بکوشد.
حکم امانتدارى : 1 - کسى که نمى تواند امانت دیگران را حفظ کند نباید آن را قبول نماید.
2 - کسى که امانت را مى پذیرد باید جاى مناسبى براى نگهدارى آن در نظر بگیرد و طورى باشد که مردم نگویند در امانت خیانت و یا در نگهدارى آن کوتاهى کرده است .
3 - اگر امانت سرقت شود و از بین برود در صورتى که در نگهدارى آن کوتاهى کرده باشد باید عوض آن را به صاحبش بپردازد ولى اگر کوتاهى نکرده و از بین رفته ملزم به پرداخت آن نیست ولى بهتر است عوض آن را بپردازد.