یکى از حکیمان فرزانه ، همواره به پسرش نصیحت مى کرد که : ((غذاى زیاد نخور، زیرا سیرى موجب رنجورى است .))
پسرش در جواب او مى گفت : اى پدر! گرسنگى گشته شدن (یا یک نوع مرگ ) است . مگر نشنیده اى که لطیفه گوها گفته اند: ((با سیرى مردن بهتر از گرسنگى کشیدن است . ))
حکیم گفت : اندازه نگهدار، که خداوند مى فرماید:
کلوا واشربو و لا تسرفوا:
(اعراف / 30 )
بخورید و بنوشید، ولى اسراف و زیاده روى نکنید.
نه چندان بخور کز دهانت برآید |
نه چندان که از ضعف ، جانت برآید |
با آنکه در وجود، طعام است عیش نفس (241) |
رنج آورد طعام که بیش از قدر (242) بود |
گر گلشکر خورى به تکلف ، زیان کند |
ور نان خشک دیر خورى گلشکر بود(243) |
از رنجور و ناتوانى پرسیدند: دلت چه مى خواهد؟ در پاسخ گفت : ((آن را خواهم که دلم چیزى را نخواهد.))
معده چو کج گشت و شکم درد خاست |
سود ندارد همه اسباب راست (244) |