مبام (مفلیگت هبو عالیم همئو حیدت یا حزب متحد کارگران ) یک حزب سوسیالیستى صهیونیستى است
که در سال 1948 با اتحاد دو حزب کارگرى صهیونیستى هشومیر هتسصیر و احدوت هسودا - بوعالى تسیون به وجود آمد. ایندو حزب که در مقایسه با حزب مباى تمایلات چپ گرایانه ى بیش ترى داشتند، به انضمام چند گروه چپ گراى کوچک دیگر و عده اى از شخصیت ها و در راس آنها موشى سینه فرمانده کل هاگانا در اواسط دهه ى چهل ، با یکدیگر متحد و حزب مبام را تشکیل دادند.
این اتحاد همراه با موفقیت نبود، زیرا به سرعت اختلافاتى در اطراف آن پدید آمد. این اختلافات در خصوص : موضع در برابر اتحاد شوروى ((سابق ))، انجام عملیات نظامىانتقام جویانه بر ضد کشورهاى عربى همجوار (به تلافى عملیات چریک هاى فلسطینى) و پذیرفتن عضویت شهروندان عرب در حزب و هستدروت بود. با گذشت زمان ، اختلافبه شدت افزایش یافت چنان که در سال 1953 به جدا شدن یک گروه کوچک به شدتطرفدار اتحاد شوروى سابق به رهبرى موشى سینه انجامید. و درسال 1954 بیش تر اعضاى حزب احدوت هعفواد - بو عالى تسیون از حزب مبام خارجشدند. اعتراض به همدردى حزب با اتحاد شوروى سابق ، مخالفت حزب با سیاستعملیات انتقام جویانه بر ضد کشورهاى عربى و موافقت رهبرى آن با پذیرش عضویتشهروندان عرب در حزب و هستدروت دلایل این امر بود. درسال 1969 حزب مبام به معراخ ( تجمع کارگران ) به رهبرى حزب کارگر پیوستولى در سال 1984 از این تجمع کنار کشید و درسال 1992 به همراه ارتس و شینوى ، گروه میرتس راتشکیل داد.
از لحاظ مرام و مسلک عقیدتى و سیاسى ، تاریخ حزب مبام را مى توان به سه مرحله تقسیم کرد: مرحله ى اول از بدو تاسیس تا سال 1969، مرحله ى دوم از زمان پیوستن به معراخ تا کنار کشیدن از آن و مرحله ى سوم از زمان کنار کشیدن از معراخ تا کنون .
در مرحله ى اول (1969 - 1948)، حزب مبام با تکیه بر اندیشه هاى ابداعى پیربوروخف (از متفکران صهیونیستى سوسیالیزم گرا) در پى ایجاد نوعى همگرایى میان صهیونیزم و مارکسیسم بود. با این تفکر، حزب ، خواهان گردآمدن یهودیان در فلسطین و ایجاد جامعه ى سوسیالیستى غیر طبقاتى از طریق رویارویى مسالمت آمیز طبقات با یکدیگر، همکارى کامل دو طبقه ى کارگرى یهود و اعراب و سلطه ى کارگران بر وسایل تولید بود. در طول این مرحله یا دقیق تر بگوییم در قسمت بیش تر آن ، ویژگى شاخص مواضع سیاسى حزب ، مخالفت شدید با کلیه ى سیاست هاى داخلى و خارجى حزب مبام و رفتار این حزب با اقلیت عرب بود. همچنین با سیاست حزب مباى مبنى بر همکارى همه ى طبقات با یکدیگر مخالفت مى نمود و از این حزب به خاطر مقدم شمردن احزاب لیبرالى و مذهبى بر احزاب چپ گرا در تشکیل کابینه ى ائتلافى به شدت انتقاد مى کرد و با سیاست هاى اقتصادى حزب مباى و پشتیبانى این حزب از پى ریزى اقتصادى مبتنى بر همکارى سه بخش دولتى ، هستدروتى و خصوصى و واگذارى بسیارى از کارهایى که پیش تر به وسیله ى طبقه ى کارگر انجام مى گرفت مخالف بود. به نهادهاى رسمى دولتى معترض بود و آن را در تضاد با بنیانگذارى یک جامعه ى سوسیالیستى مى دانست . با سیاست خارجى حزب مباى که از غرب جانبدارى و با اتحاد شوروى سابق مخالفت مى کرد، و نیز سیاست هاى امنیتى این حزب در برابر کشورهاى عربى را نمى پسندید. با تبعیض و نابرابرى و تحمیل مقررات حکومت نظامى بر اعراب مقیم اسرائیل و نپذیرفتن عضویت آنان در احزاب صهیونیستى و هستدروت مخالفت مى کرد.
در مرحله ى دوم (1984 - 1969) و به دنبال جنگ سال 1967 اعراب و اسرائیل (جنگ 6 روزه )، حزب مبام ضمن تجدیدنظر در مواضع فکرى اش ، از مارکسیسم فاصله گرفته و به لحاظ فکرى و سیاسى خود را به حزب کارگر نزدیک کرد، هر چند گرایش بیش ترى به سوسیالیزم و دفاع از حقوق کارگران و قشرهاى بى بضاعت جامعه داشت و در برخورد با موضوع فلسطینیان و کشورهاى عربى ، موضعى بهتر و رغبتى بیش تر به تحقق صلح از خود نشان داد. با این حال با پیوستن حزب مبام به معراخ در اوایل این مرحله ، این حزب هویت و مواضع متمایز خود را از دست دادو در واقع در هویت و مواضع حزب کارگر حل شد و دیگر تقریبا قادر به تاثیر گذارى در مسایل مهم نبود.
در مرحله ى سوم یعنى از سال 1984 (سال کنار کشیدن از معراخ ) تاکنون ، حزب مبام در پى یافتن هویت مستقل خویش و ایفاى نقشى متمایز از نقش حزب کارگر در زمینه ى مسایل سیاسى برآمده است . این حزب با تاکید بر مسایل اجتماعى ، اظهار نظر در خصوص سرزمینهاى اشغالى ، شهرک سازى ، حقوق فلسطینیان و صلح با کشورهاى عربى (به برنامه انتخاباتى میرتس مراجعه کنید) و تاکید بر برابرى یهودیان و اعراب در اسرائیل ، مى کوشد خطى تازه و متفاوت از حزب کارگر براى خود ترسیم کند.
حزب مبام به لحاظ پایگاه حزبى و انتخاباتى ، در حال حاضر نماینده ى منافع و آرزوهاى اعضاى جنبش کیبوتس کشورى وابسته به حزب مبام و قشرهاى معینى از کارگران و روشنفکران که برنامه ى اجتماعى و سیاسى حزب مبام ، آنها را به سمت این حزب کشانده است ، مى باشد. حزب مبام از پایگاه انتخاباتى گسترده اى برخوردار نبوده و اکثریت قاطع راى دهندگان به این حزب را اشکنازها (یهودیان غربى ) تشکیل مى دهند. حزب مبام در نخستین کنست (سال 1949) 19 نماینده داشت ولى در کنست دوازدهم (سال 1998) این تعداد به 3 نفر کاهش یافت .
ساختار سازمانى حزب مبام تشکیل شده است از: کنگره ؛ به عنوان عالى ترین ارگان تصمیم گیرى در حزب ، شورایى منتخب از اعضاى کنگره ، که در فاصله ى تشکیل دو اجلاس کنگره ، وظایف و مسوولیت هایش را انجام مى دهد، کمیته ى مرکزى ، کمیته ى سیاسى و دبیرخانه ى کل .
در کابینه ائتلافى کنونى (نیمه سال 1994) تنها عضو حزب حاضر در این کابینه ، یائیرتسبان (در چارچوب گروه انتخاباتى - پارلمانى میرتس ) است .
شمار کرسى هاى حزب در دوره هاى مختلف کنست : کنست اول (1949) 15 کرسى ؛ کنست دوم (1951) 9 کرسى ، کنست سوم (1955) 9 کرسى ، کنست چهارم (1959) 9 کرسى ، کنست پنجم (1961) 9 کرسى ؛ کنست ششم (1965) 8 کرسى ، کنست هفتم (1969) 9 کرسى (از مجموع 56 کرسى معراخ )؛ کنست هشتم (1973) 8 کرسى (از مجموع 51 کرسى معراخ )؛ کنست نهم (1977) 5 کرسى (از مجموع 32 کرسى معراخ )؛ کنست دهم (1981) 7 کرسى (از مجموع 47 کرسى معراخ )؛ کنست یازدهم (1984) 6 کرسى (از مجموع 44 کرسى معراخ )، کنست دوازدهم (1988) 3 کرسى و در کنست سیزدهم (1992) 4 کرسى (از مجموع 12 کرسى میرتس