هر یک از احزاب داراى یک کنگره هستند.
کنگره ، عالى ترین ارگان تصمیم گیرى حزب بوده و تعیین سیاست هاى کلى را برعهده دارد. کنگره ها از یکهزار یا بیش از دو یا سه هزار نفر (در مورد دو حزب بزرگ یعنى کارگر و لیکود) تشکیل شده و هر چند سال یکبار تشکیل جلسه مى دهند. در فاصله ى دو اجلاس کنگره ، یک شورا یا کمیته ى مرکزى چند صد نفره از میان اعضاى کنگره برگزیده مى شوند و سالى چند بار گردهم آمده و خط مشى هاى کلى حزب را تعیین مى کنند.
تشکیلات کوچک ترى مانند دبیرخانه ، کمیته ى اجرایى و دفتر سیاسى به امور روزمره ى حزبى رسیدگى مى کنند. اختیارات و نحوه ى انتخاب کمیته هاى مختلف و مناسبات فیمابین را اساسنامه و نظامنامه هاى داخلى احزاب مشخص مى کند.
با مطالعه سطور فوق به نظر مى رسد که تعیین سیاست هاى کلى و انتخاب رهبران احزاب تا حدود زیادى به صورت دموکراتیک انجام مى پذیرد در حالى که حقیقت امر، چیز دیگرى است . زیرا مدت هاى مدیدى بود که این کار به گونه اى بسیار غیر دموکراتیک صورت مى گرفت و در مورد اغلب احزاب وضع به نحوى بود که عده ى قلیلى شامل رهبران سیاسى ممتاز و صاحب منصبان عالى رتبه ى حزبى ، سرنوشت احزاب را در دست داشتند و تعیین خط مشى ها و انتخاب افراد براى تصدى پست هاى حساس حزبى و دولتى را به انحصار خود درآورده بودند و حتى رهبران پس از خود را نیز تعیین مى نمودند. طبقه ى ممتاز احزاب مختلف با سودجویى از موقعیت خویش و خرید آراى دیگر اعضا، زمینه ى تثبیت موقعیت خود را فراهم مى کردند.
در این خصوص از یک ابزار عمده به نام کمیته هاى ((گزینش )) یا ((داوطلبى )) استفاده مى شد. کمیته هاى مذکور طبق یک مکانیزم مشخص و بر اساس معاملات پشت پرده ى نخبگان احزاب برگزیده مى شدند و وظیفه ى آنها انتخاب و معرفى نامزدهاى احزاب به هیئت هاى ذى صلاح جهت اظهار نظر نهایى براى انتخابات کنست و تصدى پست هاى حساس و دولتى و حزبى بود.
این وضعیت از اوایل دهه ى هشتاد به تدریج تغییر یافت و احزاب یکى از دیگرى تحت فشارهاى حزبى و غیر حزبى ناگزیر به پذیرش مکانیزم هاى قابل قبول ترى براى گزینش و انتخاب رهبران شدند. در سال هاى اخیر نخست حزب کارگر و سپس حزب لیکود نظام انتخاباتى مقدماتى (primaries) را که هم اینک در آمریکا اجرا مى شود، همراه با اصلاحاتى جهت انتخاب رهبر و نامزد حزب براى تصدى پست نخست وزیرى و سایر نامزدهاى حزب براى انتخابات کنست ، دبیر کلى هستدروت و ریاست شهردارى ها و شوراهاى محلى پذیرفته اند. دو حزب مفدال و میرتس به زودى این نظام را خواهند پذیرفت و رهبران سایر احزاب نیز با فشارهاى شدید رهبران رده هاى میانى و عموم اعضاء براى عمل به این نظام ، مواجه هستند. نظام انتخابات مقدماتى مى تواند انحصارطلبى رهبران کنونى احزاب را از بین ببرد و در صورت فراگیر شدن شکل و ماهیت احزاب را دگرگون کند.