سروى مازندرانى

 

محمد صالح بن احمد سروى مازندرانى، در دوران نوجوانى به مرحله بالائى از فضل و دانش رسید و کتاب ارزشمند ((معالم الاصول)) را در همان روزهاى نوجوانى توضیح و شرح داده است . 
او در شدت فقر و تنگدستى مى‏زیست، پدرش به علت فقر و نادارى به او گفت:
خودت باید شغلى را پیدا کنى، تا مخارج زندگى و تحصیل خویش را به دست آورى .
زیرا پدرش از اداره زندگى و تحصیل فرزندش ناتوان بود .محمد صالح ناچار از مازندران به اصفهان هجرت کرد و در یک مدرسه علمیه ساکن گردید. حقوقى که از محل موقوفه مدرسه، به طلاب مى‏دادند، به اندازه‏اى نبود، که مخارج زندگى ساده او را تأمین نماید . محمد صالح حتى براى مطالعه در شب، وسیله روشنائى نداشت، ناگزیر در تمام دوران تحصیل، به دستشوئى مدرسه مى‏رفت و از نور چراغ دستشوئى، براى مطالعه استفاده مى‏کرد .
سروى مازندرانى خودش مى‏گوید:
زندگى من براى طلاب علوم دینى، از جانب پروردگار عالم، حجت و شاهد زنده‏اى بود، زیرا در میان طلاب فقیر و تهیدست، کسى از من فقیرتر نبود . مدت زیادى از زندگى من گذشت و جز چراغ دستشوئى، وسیله روشنائى دیگرى، براى مطالعه نداشتم . در مورد درک و حافظه هم، از همه بدتر بودم، به طورى که کسى از من کند ذهن‏تر وجود نداشت، گاهى راه خانه را گم مى‏کردم و یا اسم بچه‏هاى خودم را فراموش مى‏نمودم!اما طولى نکشید، که سروى مازندرانى در سایه دقت براى فهمیدن درس و تصمیم جدى براى آموختن علم به مدارج علمى بالائى دست یافت، تا آنجا که او را فخر المحققین لقب دادند.
-داستانهاى کودکى مردان بزرگ، ص 104 . ?
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد